وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه در کلام رهبر انقلاب
وحدت حوزه و دانشگاه یعنی حرکت پابه پای علم و دین
وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی هر دو، کار خودشان را بکنند؛ اما برای یک هدف و آن هدف، ساختن و کامل کردن ملت و کشور ایران است.
27 آذر ماه سالروز شهادت شهید مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه می باشد.
رهبر معظم انقلاب به عنوان شخصیتی که همواه بر وحدت حوزه و دانشگاه تاکید می کنند معتقدند که این مسأله یکى از اساسىترین، پیچیدهترین و عمیقترین مسائل انقلاب میباشد.
به منظور بازخوانی نظرات ایشان بخشی از سخنانشان در خصوص روز وحدت حوزه و دانشگاه در ذیل آورده شده است. ایشان می فرمایند: وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی وحدت در اهداف کلی، وحدت در کامل ساختن این ملت و این کشور و حرکت با یکدیگر و عبور در دو خط موازی، بدون اصطکاک با هم؛ یعنی هر دو، کار خودشان را بکنند؛ اما برای یک هدف و آن هدف، ساختن و کامل کردن ملت و کشور ایران است. اینطور باید حرکت کرد.
وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی وحدت در هدف
وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی وحدت در هدف. هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه اسلامی پیشرفته مستقل، جامعه امام، جامعه پیشاهنگ، جامعه الگو، ملت شاهد - ملتی که مردم دنیا با نگاه به او جرئت پیدا کنند، تا فکر تحول را در ذهن خودشان بگذرانند و در عمل شان پیاده کنند - حرکت نمایند.
یک ضرورت و نیاز انقلابی وحدت حوزه و دانشگاه عبارت از این است که ما این دو کانون علمی، این دو مرکز تعلیم و تعلم را از لحاظ اخلاق حاکم بر آنها، از لحاظ سیستم و سازماندهی حاکم بر آنها، و از لحاظ برخی از محتواها به هم نزدیک کنیم.
دانشگاه صد در صد اسلامی حاصل نمیشود مگر با وحدت عمیق و عملی حوزه و دانشگاه
امروز هیچ کس انتظار یک دانشگاه خلق الساعه صد در صد اسلامی را ندارد، اما همه انتظار دارند که جهت حرکت، به سوی ایجاد یک دانشگاه صد در صد اسلامی باشد. این منظور حاصل نخواهد آمد مگر با وحدت عمیق و عملی حوزه و دانشگاه و روحانی و دانشجو و این یک ضرورت و نیاز انقلابی است.
تبعات طرد دین از صحنه زندگی: علمای دین را صرفا به مسایل ذهنی دینی محصور کرد
قرن نوزدهم که اوج تحقیقات علمی در عالم غرب می باشد، قرن جدایی از دین و طرد دین از صحنه زندگی است. این تفکر، در کشور ما هم اثر گذاشت و پایه اصلی دانشگاه ما بر مبنای غیر دینی گذاشته شد. علما از دانشگاه روگردان شدند و دانشگاه هم از علما و حوزه های علمیه روگردانیدند.
این پدیده هم در حوزه علمیه و هم در دانشگاه ها سوء اثر گذاشت. در حوزه های علمیه سوء اثر گذاشت؛ زیرا علمای دین را صرفا به مسایل ذهنی دینی - و لاغیر - محدود و محصور کرد و آن ها را از تحولات دنیای خارج بی خبر نگه داشت.
پیشرفت های علم از نظر آن ها پوشیده ماند و روح تحول گرایی و ضرورت تحول در فقه اسلام و استنباط احکام دینی - که همواره در تحولات عظیم جهانی، چنین تحولی در استنباط دین و فقه اسلام وجود داشته است و فقه برای رفع نیاز جامعه، مستند به قرآن و سنت است - در حوزه ها از بین رفت.
حوزه ها از واقعیت زندگی و حوادث دنیای خارج و تحولات عظیمی که به وقوع می پیوست، بیخبر ماندند و به یک سلسله مسایل فقهی و غالبا فرعی محدود شدند. این، ضربه ای بود که به حوزه های علمیه وارد آمد و دست سیاست ها هم از این استفاده کرد و با تبلیغات و روش های شیطنت آمیز، هر چه توانستند حوزهها را از تحولات زندگی دورتر کردند.
علت عقب ماندگی ملت ایران
دانشگاه ما در دست کسانی بود که از دین بهرهای نداشتند و اما دانشگاه - که خشت اولش از حوزه علمیه و دین جدا نهاده شده بود - در مشت کسانی افتاد که نه از دین و نه از اخلاق اسلامی و نه از اخلاق سیاسی و نه از احساس وجدان یک شهروند نسبت به کشور و ملت شان بهرهیی نداشتند.
در طول هفتاد سال اخیر، به جز عده معدودی از قبیل امیرکبیر و بعدها هم چند نفری که بسیار معدود بودند، بیشتر کسانی که زمام امور تحصیلات عالیه در این کشور به دست آن ها بوده است و مسایل آموزش عالی به اراده و تدبیر آن ها ارتباط پیدا میکرده، بقیه کسانی بودهاند که منافع ملت ایران در مقابل منافع بیگانگان، برای آن ها از هیچ رجحانی برخوردار نبود و بیشتر به فکر چیزهای دیگری بودند تا آینده این ملت و این کشور!
این تصادفی نیست که ملت ایران، با آن سابقه تاریخی علمی و با این استعداد درخشانی که دارد و با آن فرهنگ غنی عمیق اسلامی و با داشتن دانشمندان بسیار بزرگ در طول قرن های متوالی و با وجود شوق و علاقه طبیعی به آموختن و دانستن، در این دویست سال یا صد و پنجاه سالی که دنیا چهار نعل به سمت معلومات و دانش و قلههای علم حرکت کرده، ایران و ملت ایران، جزو گروه ها و ملت های عقب افتاده قرار گرفته است.
اگر این ملت را به حال خود هم وا می گذاشتند، در علوم جلو می افتاد و در بیشتر دانش هایی که در ابتدا از قلب و درون خودِ جوامع جوشیده و سر کشیده و شکفته است، پیشرفت می کرد و پابهپای دنیا پیش میرفت و این قدر عقب نمی ماند.
قرون وسطی، دوران تاریکی اروپاییان و درخشش اسلام بعد از آن که راه معلومات و علوم روز غربی در ایران باز شد، دست های خیانتکار و غافل، کاری کردند که این ملت عقب بماند و پیشرفت نکند. سال ها و بلکه قرن های متمادی، ملت ما در اوج قله علم بود و در هیچ جای دنیا در آن دوران، این قدر علوم درخشش نداشت.
قرون وسطی؛ قرون ظلمات و تاریکی برای اروپاییها
شما شنیدهاید که قرون وسطی، قرون تاریکی و ظلمات است. امروز هم اروپایی ها وقتی می خواهند مردمی را تخطئه کنند، می گویند این ها قرون وسطایی هستند! قرون وسطی، یعنی قرن های جهالت و ظلمات ملت های اروپایی.
درست هم زمان با این قرون، قرون درخشش دانش در ایران و کشورهای اسلامی است. ابن سینا و ابوریحان بیرونی و محمّدبن زکریای رازی و عمرخیام - منجّم و ریاضیدان بزرگ - و بزرگ ترین ادبا و بزرگ ترین علمای ما در علوم طبیعی و بزرگ ترین ریاضیدان ها و منجمان و پزشک های ما که امروز آثار علمی آن ها در دنیا مطرح است، هم زمان با قرون وسطی زندگی می کردهاند. بله، قرون وسطی، قرون ظلمات و تاریکی برای اروپایی هاست و قرون درخشش دانش برای ما مسلمان ها می باشد.
جدایی دین از علم در کشور؛ علت عمده تنزل
اروپایی ها، این حقیقت را کتمان می کنند و مورخان غربی، آن را به زبان نمی آورند و ما هم عادت و باور کردهایم! جدایی دین از علم، علت عمده تنزل ما ملتی با این سابقه درخشان تاریخی، در دوران ستم فراگیر حکومت پادشاهی در این کشور - و بدتر از همه در این دویست یا صد و پنجاه سال اخیر، یعنی اواخر قاجاریه و همه دوران پهلوی - از لحاظ پیشرفت علمی، در این حد از تنزل قرار گرفت. این، کاری است که انجام دادند و علت عمده این مسأله، جدایی دین از علم در کشور ما بود. علما و دانشمندان و محققان علوم طبیعی در کشور ما، از دین جدا ماندند و در نتیجه به درد مردم و کشور و ملت شان نخوردند.
خوب ترها و بهترین هایشان رفتند و برای بیگانگان مفید واقع شدند. عدهای هم در همینجا بودند و برای بیگانهها کار کردند. روشنفکرانی که در همین دانشگاه ها درس خواندند، همان ها بودند که در طول حکومت پهلوی، اداره این کشور را به خائنانهترین وجهی برعهده داشتند و به این ملت خیانت کردند.
این ها، متخرجان همین دانشگاه ها بودند و خدا رحم کرد که انقلاب اسلامی پدید آمد، آن نسلی که به تدریج از روشنفکران متأخر این جامعه فارغ التحصیل شده بودند و به سمت کارهای سیاسی می رفتند، به قدری نسل بی ریشه و بیاعتقاد و بی پیوندی بودند که خدا می داند اگر آن ها بر سر کار می آمدند، با این ملت و این کشور چه می کردند.
هست و نیست؛ بود و نبود این ملت را می سوزاندند و از بین می بردند! خدا را شکر که آن ها مهلت پیدا نکردند و انقلاب اسلامی آمد و آن سلسله و طومار را درهم درید. وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی حرکت پابهپای علم و دین در نظام اسلامی، علم و دین پابهپا باید حرکت کند.
وحدت حوزه و دانشگاه این نیست که تخصص های حوزهای در دانشگاه دنبال شود و …
وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی این. وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که حتما بایستی تخصص های حوزه ای در دانشگاه و تخصص های دانشگاهی در حوزه دنبال بشود. نه، لزومی ندارد.
اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوشبین باشند و به هم کمک بکنند و با یکدیگر همکاری نمایند، دو شعبه از یک مؤسسه علم و دین هستند. مؤسسه علم و دین، یک مؤسسه است و علم و دین باهم اند.
بهترین حرف درباره جشنواره کن را به نظرم آقای ضرغامی گفتن که در تویتر منتشر شد.
عزت الله ضرغامی در این باره در توییتر نوشت: «دیروز در جلسه ای ، در مورد اختتامیه جشنواره کن گمانه زنی می شد. گفتم ، به فیلم اصغر فرهادی جایزه نمی دهند ولی به فیلم جعفر پناهی هر طور شده یک جایزه می دهند. (ولو اشتراکی !) پنهلوپه کروز هم افاقه نمی کند.
دیشب بچه ها پیامک زدند و گفتند همین شد! از کجا فهمیدی؟!
گفتم صحنه روشن تر از آن بود که نورافکن بخواهد! “کن” برای ایران برنامه دارد. آثار برجسته و ماندگار سینمای ایران سال هاست که مورد تحریم آن هاست . دولت دیپلماسی هیچ گشایشی در این عرصه هم انجام نداده.»
کشتار زنان و کودکان بی گناه در روز نکبت در فلسطین چیزی نیست که هر انسان آزاده ای را اندوهگین و خشمگین نسازد.
آیا وقت آن نرسیده است که حکام عربی و اسلامی به حمایت از فلسطین برخیزند؟
نفرین و عذاب الهی بر دولت مردان آمریکا و اسرائیل که دستشان به خون بی گناهان آلوده است
اعتماد به اروپا و ماندن در برجام ساده لوحی محض است.
قرار بود اگر آمریکا برجام را پاره کرد ما آن را آتش دهیم
این یک گردنه تاریخی ومهم است
مسئولین محترم با عزت ملت بازی نکنید و به راحتی روی خون شهدای هسته ای پا نگذارید!
واکنش جمعی از پزشکان به اظهارات وزیر بهداشت
آقای وزیر! ضرورت حضور پزشکان مرد در حوزه مامایی چیست؟
آقای وزیر! در شرایطی که بانوان پزشک متخصص زنان توانمند متعددی در کشور وجود داشته و سالانه نیز این رشته از میان پزشکان خانم با سطوح عالی علمی داوطلبان بسیاری دارد، چه لزومی است که بیت المال را صرف آموزش آقایان در این رشته کنیم؟
بهگزارش گروه پزشکی و سلامت خبرگزاری فارس؛ حسن قاضیزاده وزیر بهداشت چند روز گذشته در مراسم جهانی روز ماما بر پرهیز از رویکردهای جنسیتی در حوزه مامایی تاکید کرد و گفته بود: در رشته اورولوژی، انتخاب دستیاران بر اساس جنسیت نیست و جنسیتی شدن ورود دستیاران به حوزه تخصص زنان، نه تنها تاکنون کمکی نکرده بلکه آسیبهایی نیز به همراه داشته است. امیدواریم که با کمک بزرگان و همکاران بتوانیم این مشکل را حل کنیم.
هاشمی در ادامه این اظهار نظر گفته بود: چند سال پیش ماماهایی در کشور تربیت میشدند که حتی یک بار زایمان طبیعی را انجام نداده بودند اما در حال حاضر این فرصت برای دانشجویان فراهم شده است. یکی از روسای دانشگاههای علوم پزشکی اطراف تهران میگفت که در کنار ماماها، انترنها در زایمان کمک میکنند و از هر 10 نفر که زایمان برای آنها انجام شده بود، سوال شد که برای شما تفاوتی دارد که دانشجوی خانم یا آقا زایمان را انجام بدهند که آنها گفته بودند تفاوتی بین خانم یا آقا بودن دانشجویان برای زایمان وجود ندارد و مهم سالم بودن نوزاد است.
این اظهارات وزیر بهداشت با واکنشهای مختلفی در جامعه پزشکی و البته فرهنگی کشور رو به رو شد.
جمعی از پزشکان و دانشجویان پزشکی آقا و خانم عمومی و متخصصین رشته های رادیولوژی، قلب، طب اورژانس، زنان، اطفال، پوست ، گوش و حلق و بینی، داخلی، جراحی انکولوژی، طب سنتی، پزشکی اجتماعی، طب فیزیکی به همراه ماماها و پرستاران مشغول به خدمت در سراسر کشور نیز در نامه به وزیر بهداشت ضمن انتقاد از اظهارات وی، نکاتی را متذکر شدهاند.
متن این نامه به شرح زیر است:
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
آقای دکتر قاضی زاده هاشمی
باسلام
مستحضرید که یکی از دستاوردهای انقلاب پربرکت اسلامی که ما پزشکان نیز در کنار آحاد ملت بر آن می بالیم، تلاش برای تحقق اقامه ی دستورات و حدود الهی در جامعه در ابعاد مختلف (از جمله حوزه ی پزشکی) بوده است؛ خصوصاً آموزش پزشکان خانم در رشته های مختلف؛ و از حساس ترین آن ها: آموزش تخصصی پزشک و مامای زن در رشته ی زنان و زایمان (به برکت عزم و غیرت دینی ملت و حاکمیت، این اقدام بیش از 30 سال است که در کشور اسلامی ما صورت میگیرد)
متاسفانه در یازدهم اردیبهشت ماه سال جاری در مراسم بزرگداشت روز جهانی مامایى، جنابعالی نسبت به جنسیتی شدن ورود دستیاران به حوزه ی تخصصی زنان موضع گیری داشته و عنوان کرده اید که نه تنها این رویکرد تاکنون کمکی نکرده، بلکه آسیب هایی نیز به همراه داشته است!
آقای وزیر! در شرایطی که بانوان پزشک متخصص زنان توانمند متعددی در کشور وجود داشته و سالانه نیز این رشته از میان پزشکان خانم با سطوح عالی علمی داوطلبان بسیاری دارد، چه لزومی است که بیت المال را صرف آموزش آقایان در این رشته کنیم؟
آقای وزیر! فرمایش کردید جنسیتی بودن رشته ی مامایی و زنان و زایمان آسیبهایی به دنبال داشته است. لطفاً شفاف و برای جامعه ی علمی پزشکی بفرمایید این چه آسیبهایی است که زنان خود قادر به رفع آن نیستند و صرف حضور مردان آن را برطرف میکند؟
آقای وزیر! برای ما سؤال پیش آمده که از نظر جنابعالی دقیقاً چه مشکلاتی در رشته ی تخصصی زنان هست که در سایر رشته های دو جنسیتی وجود ندارد؟ و ورود آقایان قرار است چه مشکلاتی را حل کند؟! اگر شما از خدمات نامناسب برخی متخصصین زن این رشته به بانوان ناراحت هستید، طبعاً باید موانع رشد و تربیت دستیاران این رشته را بهبود ببخشید و عزم و تدبیر خود را برای ورود افراد هرچه مستعدتر و توانمندتر به این رشته فراهم نموده و به جای تحت فشار قرار دادن دستیاران رشته ی زنان با کشیک های سنگین و کم بازده، کیفیت آموزش ها را در همه ی سطوح ارتقاء ببخشید.
از طرفی جای بسی تعجب است که جنابعالی در همایش روز ماما، به جای تمرکز ویژه بر روی این قشر و پرداختن به مسائل آنان و برنامهریزی برای ارتقای عملکرد این کادر درمانی مهم برای ترویج زایمان فیزیولوژیک، تلویحاً بیان کنید که مشکل اینست که شما همه زن هستید و مردی در میانتان حضور ندارد!
آقای دکتر هاشمی اینگونه اظهارات، توهین مستقیم به استعداد و توانایی های زنان جامعه است. از دیدگاه امثال شما، زنان حتی قدرت رسیدگی و مدیریت مسائل پزشکی و زایمان خود را ندارند و برای هر اقدامی نیازمند حضور مستقیم مردان هستند.
حال آنکه به گواه سازمان بهداشت جهانی کاهش قابل توجه شاخص مرگ مادر طی 30 سال گذشته، ارمغان عملکرد همین بانوان دلسوز ماما و متخصصین توانمند زنان و زایمان بوده است.
واضح است که اگر هدف ما ارتقای سطح سلامت زنان کشور باشد، قطعا حیطه های بسیار مهمتری برای اقدام و مداخله پیش روی ما خواهد بود. از جمله بیمه ی تمامی زنان باردار برای انواع آزمایش ها و سونوگرافی های لازم و غربالگری های اول و دوم با هزینه های هنگفت، فراهم آوری امکانات ترغیب کننده ی زایمان طبیعی در تمامی بیمارستان ها در تمام شهرهای کشور، تلاش جدی برای تغییر نگرش متخصصین زنان و ماماها و عموم زنان جامعه نسبت به عوارض سزارین و آگاه سازی در زمینه مزایای فیزیولوژیک بودن زایمان طبیعی، اختصاص مامای واحد به ازای هر زائو (در عمل و با تخصیص بودجه و نه در حد بخشنامه ی کاغذی)، اختصاص سبدهای تغذیه ای به زنان باردار مبتلا به سوءتغذیه (بدون توجه به سن!)، تحت پوشش بیمه قراردادن غربالگری سرطان های سینه و سرویکس و…
جناب آقای دکتر هاشمی تاکید جنابعالی بر پرهیز از رویکردهای جنسیتی در حوزه ی زنان، و اظهارات شما درباره ی مقایسه رشته ی اورولوژی با رشته ی زنان از این جهت که انتخاب دستیاران در رشته ارولوژی بر اساس جنسیت نیست، بسیار جای تعجب دارد! چرا که همه ما به خوبی می دانیم که اورولوژی رشته ای مربوط به سلامت دستگاه ادراری تناسلی و لذا مشترک بین زنان و مردان است و نیاز به تربیت هردو جنس پزشک وجود دارد؛ اما ژنیکولوژی صرفا رشته ای مربوط به دستگاه تناسلی و مشکلات زنان است و هیچ ارتباطی به مردان ندارد.
آقای دکتر هاشمی بر اساس قانون طرح انطباق که شما سال هاست موظف به اجرای آن هستید، لازم است شرایطی فراهم کنید که به بیماران، علاوه بر پزشک عمومی و متخصص هم جنس، پرستار، بهیار و خدمه ی هم جنس خدمات ارائه دهند. این قانون در حال حاضر در برخی کشورهای غربی غیرمسلمان نیز اجرا شده و حق حفظ حریم، جزء حقوق مسلم بیمار است!
اما هم چنان نه تنها به دلیل بی توجهی وزارت متبوع جنابعالی در اجرایی کردن این قانون در بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی و خصوصی، مراجعان به این مراکز علاوه بر درد ونگرانی حاصل از بیماری (و هزینه های درمانی) باید اضطراب عدم رعایت حریم شخصی و شرعی خود را نیز متحمل شوند؛ بلکه جنابعالی با تدبیری جدید، قصد وارد کردن مردان در رشته ی تخصصی زنان و زایمان را نیز دارید!
جناب وزیر، اظهارات جنابعالی به عنوان وزیر بهداشت درمان و «آموزش پزشکی» در عالی ترین سطح تصمیم گیری نظام سلامت، طبعاً باید منطبق بر معتبرترین منابع علمی باشد. حال جای سؤال است که چطور جنابعالی براساس اظهارات سوگیرانه رئیس «یک» بیمارستان در حاشیه ی تهران، آن هم در مورد تعداد محدودی از بیماران، آن هم به صورت شفاهی و در شرایط خاص، به این جمع بندی رسیدید که اکثر زنان کشور در مراجعات به متخصص زنان و زایمان، هیچ فرقی بین پزشک زن یا مرد قائل نیستند!!
آقای وزیر ما پزشکان مشغول به تحصیل یا کار در سراسر کشور، در قاطبه ی موارد مراجعه کاملاً برعکس حالتی که شما اظهار کرده اید را دیده ایم و به ضرس قاطع و کاملاً عینی میگوییم که زنان باحیای ایرانی که حتی برای معاینه ی ژنیکولوژی توسط پزشک و مامای «زن» نیز در بسیاری از موارد معذب هستند و شرم دارند، هیچ تمایلی به معاینه و درمان توسط مردان ندارند! علاوه بر این حیای زنانه، ما شاهد برخوردها و ناراحتی شوهران بسیاری از زنان مراجعه کننده به درمانگاه ها و اتاق زایمان به علت حضور دانشجویان آقا بر بالین زنان آن ها بودهایم! این حیاء و غیرت شاید در اندکی از افراد و مسئولین این جامعه کمرنگ شده باشد، اما هنوز در میان زنان و مردان ایرانی عمیقا وجود دارد، ارزشی که نه فقط ریشه در دین، بلکه ریشه در تمدنی چندهزارساله دارد.
جدای از این مسائل، حال در شرایطی که جامعه ی بزرگ بهداشت و درمان کشور با مشکلات عدیده ای در طرح تحول سلامت، بدهکاری و خالی شدن صندوقهای بیمه، نارضایتی گسترده ی پزشکان و کادر درمان از پرداخت ها و … دست و پنجه نرم میکند، بهتر است وزارت بهداشت به جای پرداختن به موضوعاتی از این دست، زمان و انرژی
خود را صرف حل مشکلات متعدد استخدام پرستاران و ماماها، توزیع عادلانه و علمی خدمات سلامت در کشور، مشکلات جدی معیشتی پرسنل بهداشت و درمان به خصوص در اثر طرح تحول سلامت و … بنماید.
در نهایت تذکر مقام معظم رهبری حفظه الله در این خصوص را یادآور میشویم که در 8 آذر سال 1372 در دیدار با ماماها فرمودند:
«ما به مردان میگوییم: شما با زایمان زنان چه کار دارید؟ این مربوط به شما نیست؛ مربوط به خودِ خانمهاست. شما در طول تاریخ نگاه کنید همه جای دنیا آیا هیچ وقت مامای مرد دیده شده است؟! ماماها، همیشه زن بودند؛ ماماهای تجربی قدیمی. این، یک کار زنانه است. کاری است که مربوط به زنان است و زنان باید آن را انجام بدهند. این یک امر طبیعی است. مردان در این خصوص برای چه وارد میشوند؟ بیایند چه کنند؟ بودنِ آنها چه لزومی دارد؟ حضور در میدانی است که کوچکترین نیازی به آنها نیست. بهعلاوه، ضررهایی هم دارد.»
والسلام علی من اتبع الهدی
گرچه جشنواره امسال به طور کلّی از سال گذشته بهتر بود ولی فیلم محمدحسین مهدویان نباید اینگونه نادیده گرفته میشد حق لاتاری بود که در برخی زمینه ها حداقل کاندیدا شود. گذشته از این برنامه هفت تاکنون به دست افراد کارشناس در حوزه سینما اجرا میشد و اجرای برنامه هفت به وسیله رضا رشیدپور اشتباه بزرگی بود به علاوه درمورد فیلم لاتاری باید گفت که در هفت یک بار رشیدپور خط اصلی داستان را لو داد و بار دیگر آقای صدرعاملی که پس از اختتامیه جشنواره به هفت آمده بود. کسی نبود بگوید جایزه که ندادید چرا داستان را لو می دهید؟؟؟
برخلاف جشنواره که در مجموع امسال بهتر بود برنامه هفت سال گذشته خیلی بهتر از امسال بود و اجرای بهروز افخمی بسیار قوی تر بود ولی به مذاق بعضی خوش نیامد.
پوشش خانمها هم هر سال بدتر میشود تازه برخی چون مهناز افشار با پر رویی توقع دارند تصویرشان هم پخش شود. انقلاب کردیم و شهید دادیم که امثال ایشان هنرمند برتر جشنواره فجر انقلاب باشند؟؟!!